mazna.ir

کد خبر : 42
تاریخ خبر : 1404/08/13
مهارت افزایی با مشارکت جمعی
مهارت افزایی با مشارکت جمعی
 آموزش مهارتی را می توان نماد و نمونه توسعه پایدار جامعه دانست؛ که قادر است راه اشتغال و شکوفایی اقتصادی را هموار کند. اما آنچه این موضوع را به درخششی جاودانه مبدل می کند، خرد گروهی و پیوند نهادهای گوناگون جامعه است.

در آلمان، سرزمین دیرین صنعت و نوآوری، «الگوی دوگانه» نه فرمانی دولتی، که زاده پیمانی نانوشته میان صنایع بزرگ و پیشه‌وران توانمند است. در این دیار، کارآموز در پناه کارگاه و کارخانه پرورش می‌یابد و درس عمل را از زبان استادکاری می‌آموزد که خود روزگاری در کوره‌های داغ تجربه گداخته شده است. دولت، تنها نقشی هم‌نواز در ارکستر بزرگ مهارت‌آموزی ایفا می‌کند، نه رهبر تک‌صدای آن.

اما نقش مردم و اصناف زمانی واضح تر و مهمتر می‌شود که دولت در گرداب دشواری‌ها و بن‌بست‌های مالی یا اجرایی گرفتار باشد و در این بین مردم می توانند در این زمینه یاری رسان باشند.

تاریخ آموزش مهارتی بیانگر آن است که هرگاه دولت‌ها به ناتوانی کشانده می شوند، جامعه با تکیه بر سرمایه اجتماعی و خرد گروهی خود وارد عمل می شود .

اصناف و بنگاه‌های اقتصادی، که خود روزی برآمده از همین سامانه مهارتی هستند، با درک بایستگی پیوستگی چرخه پرورش نیروی انسانی، بار مسئولیت را بر دوش می‌کشند.

آنان با فراهم‌ کردن منابع، تجهیز کارگاه‌ها، و سهیم شدن در دانش فنی، جریان آموزش را زنده نگاه می‌دارند و ثابت می‌کنند که آموزش مهارتی، جریانی است که اگر سدی در برابر آن باشد، راه خود را از مجرای ابتکارهای مردمی و صنعتی خواهد گشود.

در این میان، جایگاه هیأت امنایی در آموزش فنی و حرفه‌ای، نماینده ناب این فلسفه چندجانبه‌گرایی است. هیأت امنا، که از چهره‌هایی از خردمندان صنعت، پیشکسوتان اصناف، نمایندگان دانشگاه و دولت تشکیل شده، همانند مغز اندیشمند و قلب تپنده یک نهاد آموزشی رفتار می‌کند. این ساختار، تضمین می‌کند که برنامه‌ریزی‌ها در برج عاج دیوانسالاری زندانی نشود، بلکه با نیازهای روز بازار کار و نوآوری‌های صنعتی هم‌آوا باشد. هیأت امنا پلی است استوار میان دنیای آموزش و دنیای کار؛ پلی که از آن تنها مدرک نمی‌گذرد، بلکه شایستگی، مهارت و آفرینندگی نیز از آن عبور می‌کنند و به آینده اقتصادی جامعه می‌پیوندند.

پس راستی آن است که آینده درخشان آموزش مهارتی در گرو کنار نهادن منطق «متولی‌گری صرف» و در آغوش کشیدن منطق «مشارکت جمعی» است. زمانی که صنعت، اصناف، بنگاه‌های اقتصادی و مردم، دست در دست یکدیگر نهند و دولت نقش تسهیل‌گر و هماهنگ‌ساز را بر دوش گیرد، می‌توان امید داشت که آموزش فنی و حرفه‌ای به موتور پیشبرنده توسعه بدل گردد و جوانان نه جویندگان مدرک، بلکه به عنوان معماران آینده خویش پرورش یابند.سید بهنام مهردل